16 حمل روز سرنوشت

Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
/* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin:0in; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;}
بالاخره 16 حمل روز سرنوشت مردم افغانستان فرا رسید. با وجود مشکلاتی امنیتی و جوی بعضی مناطق مردم افغانستان هوشیارانه در پای صندوق های رای دهی صف کشیدند. این حرکت مردمی که قبلا تصور آن از ذهن ها خالی بود نه تنها دولت مردان افغانستان را بلکه جهان را حیرت زده کرد. مردم افغانستان با وجود تهدید های امنیتی به تروریستان و دهشت افگنان مردم نه گفتند و با ریختن رای های شان مشت سنگینی را به دهان دشمنان این وطن کوبیدند.
گرچند انتخابات 16 حمل با کاستی ها و مشکلاتی رو برو بود، ولی حضور پر رنگ مردم نشان از بلوغ سیاسی آنرا به نمایش گذاشت. برای جهانیان به اثبات رسانید که مردم افغانستان خواهان صلح و امنیت و باورمند به دموکراسی و مردم سالاری میباشد. میدانم که خیلی از همشهریانم نتوانستند از حقوق شهروندی شان بهره مند گردند که جواب آنرا باید کمیسیون مستقل انتخابات بدهد که چرا حق آنان ضایع شد؟
اما حضور پرشور پیر مردان و پیر زنان که برای فردای فرزندان شان آمده بودند و رای میدادند قابل تحسین است. امیدوارم که این روند ادامه پیدا کرده و باعث روشنگری بیشتر در میان مردم گردد تا جامعه ما عاری از خشونت و نفاق گردد.

انسانهای امروز همانند انسانهای دیروز تمام عمر خود را در یک قریه یا یک ده سپری نمیکنند و یا به قول دیگر دنیای امروز دنیای ماشینی میباشد و طبعا انسانها را نیز ماشینی می سازد. شاید آن مهر ومحبت که در قدیم میان مردم وجود داشت امروزه آن صمیمت در کار نباشد، ولی این را هم نمی توان بصورت کل در میان تمام مردم تطبیق کرد. ولی یک چیز را نادیده نباید گرفت که زادگاه انسانها و خاطرات که با آن گره خورده است و پیوندهای که با رسم ورسوم آنجا دارد هیچگاهی فراموش نمی شود از اینرو " قریه مزار مکلی" یکی از چهار قول میرآدینه برایم خاطره انگیزترین جای است. ولو که در هر جای این کره خاکی زندگی ام سپری نمایم هیچگاهی آن خاطرات بازی های سنگرک، توب دنده، کشت ماکان و... از یاد نخواهم برد. از سوی هم ارتباط نوعی از مجازی آن از راه دور، بهترین گزینه را در انترنت یافتم. از اینرو بنده لازم دانستم در دنیای مجازی ارتباط از این طریق برای بازگوی اندیشه هایم با دیگران نیز ارتباط داشته باشم. بلی حدود بیست و چند بهاری از عمرم را با هیاهوی روزگار سپری کرده ام. از تاریخ تولد ام دقیقا نمیدانم همانند سایر دوستان در درج آن بی توجهی شده است. بهر صورت خدا بیامرز بابه مادری ام که یک شخص مذهبی و در امورات مسایل دینی اش سخت پابند بود نام ام را حیات الله گذاشت و بعد از آنکه تخلص یا به گفته ملاها نام فامیلی رواج یافت به این دغدغه بودم که کدام یک را انتخاب نمایم؟ در حالیکه بابه کلان ام غلام حسن نام داشت که در اینصورت باید حسنی نام میگذاشتم. از سوی هم پسر کلان کاکایم و برادران بزرگم را "محمدی" میگفتند. از اینکه میان این دو کدام برتری کسی احساس نکند نظر به انتخاب همصنفانم که دقیقا در صنف نهم بودم "مهریار" بهترین گزینه ای را برایم برشمردند. من هم بدون آنکه به حرف آنها انتقاد نمایم پذیرفتم. از آن به بعد هر آن مطلب که داشتم با زکر " حیات الله مهریار" می نویشتم و حالا هم جمع کثیری از دوستان با همان مهریار می شناسند. برای معلومات بیشتر به پروفایلم مراجعه نمایید.