پس از ایجاد دولت موقت به رهبری حامد کرزی تمام سران جهادی بخصوص رهبران هزاره دست از جنگ برداشتند و راه صلح و آشتی، تعلیم و آموزش را که سالهای زیاد بدنبال آن بودند برگزیدند. در آن وقت که دولت موقت با حمایت جامعه جهانی پایه گذاری شد این رهبران اسلحه های شانرا به زمین گذاشتند و مردم را نیز تشویق کردند که بجای اسلحه و خشونت قلم و کتابچه را به دست بگیرند. مردم هزاره نیز به این سخن زیبا لبیک گفت و بصورت سیل آسا مکتب ساختند و زمینه ای برای آموزش کودکان شانرا فراهم کردند. بگذریم از اینکه دولت تا چی حد به این راه مدنیت مردم کمک و همکاری کردند. اما امروز اوضاع سیاسی در تغیر است و چنان می رساند، آنگونه که مردم فکری از اسلحه و جنگ خشونت در ذهن نداشتند و مدام در فکر و خیال امنیت و دولت برخاسته از متن مردم می پنداشتند، حالا نباید به آن دل بست و تمام مسایل را به عهده آن گذاشت. زیرا رکن اصلی یک دولت مقتدر را مردم تشکیل میدهند و اگر مردم نباشند دولتی در کار نیست و این مردم است که با اراده خویش دولت را بر میگزینند و دولت نیز مکلف است تا از مال و جان مردم حفاظت نماید تا مردم بتواند در سایه صلح و آسایش زندگی شانرا به پیش ببرند. اما فعلا دولت ما به آن جایگاه و قدرت نرسیده است که بتواند بصورت کل این آیده مانرا برآورده سازد. بنا لازم است تا در کنار آن بوده و همگام و همنوا در جهت آوردن امنیت و مدنیت همکار و همنوا باشیم. چنانکه کارشناسان سیاسی افغانستان معتقد اند که جبهه جنگ کم کم وارد فاز تازه ای میشود و دشمنان مردم افغانستان به گونه های مختلف در جستجوی برهم زدن امنیت نسبی مردم اند و میکوشند با استفاده از روشهای جدید منجمله گروگان گیری به خواسته های نا میمون شان برسند. چنانکه در این اواخر حملات مرگبار را در گوشه و کنار کشور شاهد هستیم و از طرفی هم کم میلی دولت برای مهار کردن آن در نطفه و حضور گروهای دهشت افکن خارج