ب: مراسم دینی و مذهبی:
دهۀ محرم و روز عاشورا که یکی از روز های مذهبی و قابل احترام به نزد همۀ مسلمانان و خصوصاً شیعیان میباشد، و از آن تجلیل به عمل می آید.
از آنجاییکه مردم مالستان مسلمان شیعه مذهب اند، از این ایام با مراسم ویژۀ بزرگداشت به عمل می آورند، و عزاداری مینمایند.
هر سالی که ایام محرم نزدیک میشود، مردم مالستان آمادگی میگیرند و مثل سایر مناطق مساجد شان را آمادۀ پذیرایی عزاداران میکنند، از آغاز اولین روز محرم زن و مرد برای عزاداری و سینه زنی به تکیه خانه ها میروند، معمولاً بعد از ظهر ها مراسم گرفته میشود.
بعد از سخنرانی ها و بزرگداشت از قیام حسین ع ایثار و فداکاری های آن بزرگمرد و ذکر مصیبت های او به سینه زنی و نوحه خوانی میپردازند. پیر و جوان اطفال و نوجوانان، خان و غریب سینه میزنند و نوحه میخوانند. شب ها نیز بدین منوال عزاداری میکنند، تا روز نهم از اول صبح که روز علم کشی است دسته های سینه زنی از اطراف و اکناف به یک منطقه و مسجد جمع میشوند، صف بسته و سینه میزنند و سخنرانی هایی را ایراد میکنند.
در تمام روز ها و شب های محرم مردم نذر و خیرات میکنند این نذر که بنام نذر امام یاد میشود، مردم در طول سال گوسفند یا گاوی را بنام نذر امام نگهداری نموده، درین موقع ذبح کرده و خیرات مینمایند. و در تمام دهۀ محرم در سراسر مالستان مردم سیاه پوش و عزادار اند. در هر قریه شب و روز خیرات میباشد.
شب عاشورا شور و هلهلۀ دیگری را در مالستان دارد. مردم از اول شام در تکیه خانه ها میروند و با سر دادن نعرۀ یا حسین نوحه گری و سینه زنی میکنند و تا اواخر شب عزاداری جریان دارد. صبح روز عاشورا مردم هر قریه علم هایی را که در مساجد قریۀ خود دارند برداشته، و همگان نذر هایشان را بر آن میبندند. نوحه خوانده و سینه زده تا تکیه خانۀ عمومی می آیند. در آنجا همه دسته های سینه زنی قریه و مناطق با هم یکجا شده و صف میبندند. سینه زنی و زنجیر زنی میکنند. سپس مراسم سخنرانی و ذکر مصائب اهل بیت در روز عاشورا آغاز میشود. ذاکرین امام حسین به نوبت سخنان شان را پیرامون این روز بیان میدارند. پس از آن دوباره مراسم سینه زنی آغاز میشود که همه در آن سهیم اند، خرد و کلان همه سهم میگیرند. و علم ابوالفضل را دسته یی در میان جمعیت میگردانند و نوحه سرایی میکنند که این لحظه شور و احساس عجیبی دارد. هیچکس را نمی بینی که در چشمش اشک نباشد به سر و سینه نزند. زنان چادر هایی را که به منظور رفع حاجت های مشروع شان با خود آورده اند به علم میبندند، و گهوارۀ علی اصغر را مردم بالا کرده، زیارت می کنند. و بعد از آن دعای عاشورا خوانده میشود و برای ملتمسین دعای خیر میکنند و از خداوند آرزوی قبول طاعات، نذورات و عزاداری شان را می کنند. در خاتمه نذری که در تکیه خانه تهیه شده است، صرف می گردد. و آمادگی شب یازدهم یا شام غریبان را میگیرند.
در شام غریبان نیز مردم از اول شام به منابر می آیند، و در تاریکی برای یاد بود و احساس همدردی از شام غریبان که اهلبیت پیامبر این شب در خرابه گذرانده اند بزرگ داشت به عمل می آورند که همره با ذکر مصائب زینب کبرا و یتیمان حسین را می کنند.
2- نذر امام
در همان شب اوّل محرم پس از برافراشتن علم حضرت عباس و خواندن شب اوّل، محاسن سفيدان و مردان موجه ده در تكيه خانه گرد هم مى آيند تا در مورد نظم و نسق نذر امام و پذيرايى از سوگواران حسينى برنامه ريزى كنند.
از اوّل محرم تا روز عاشورا عزاداران براى شام يا ظهر پذيرايى و غذا داده مى شوند. غذاى كه براى آنان پخته مى شود آبگوشت است كه از گوشت نذر امام اين غذاى خوش مزه درست مى گردد. هر دهى هر اندازه خانه باشد، طورى برنامه ريزى مى كنند كه تمام اهل ده تا دهم محرم نذر خود را بدهند و گوسفند ذبح كنند. مثلا اگر دهى 30 خانه باشد هر روز دهه اوّل محرم سه خانه عهده دار پذيرايى از عزاداران مى شود، لذا روز سه رأس گوسفند يا بز ذبح مى گردد. و نوجوانان، جوانان، ميان سالان و پير مردان را غذا مى دهند. زنان و دختران نيز از اين نذر محروم نيستند; چون مقدارى از نذر را گوشت كچه (گوشت + گندم + آب + نمك) درست مى كنند و يا از همان آبگوشت، با در نظر داشت جمعيت، هر خانواده اهل قريه تقسيم مى كنند. صرف غذا در برخى موارد قبل از «خواندن» و در بعضى جاها بعد از آن است.
در برخى از موارد و جاهاى مالستان هر كسى از اهل ده كه نوبت نذر به عهده اش است پس از ذبح گوسفند يا گوسفندان آبگوشت درست مى كنند و سر خانه تقسيم، تا مردان خانواده در كنار بانوان خانه غذاى نذر امام را صرف كنند. غالباً تقسيم آبگوشت با توجّه به جمعيت خانواده است. لذا آن مقدار آبگوشت به خانه ها تقسيم مى شود كه يك وقت غذايى خانواده را به خوبى كفاف مى دهد. با اين حساب ده روز عاشورا همه از غذاى آبگوشت يا برنج و گوشت مصرف مى كنند و خاطره خوبى براى بچه ها است.
در بعضى از قریه هاى مالستان چند خانه از نذر دارها را مى گذارند براى روز اربعين حسينى، ولى اين كار نادر است. البته اين مساله با مشوره همان محاسن سفيدان انجام مى گيرد.
نذر امام، مردم مالستان توجّه شان معطوف به ريختن خون است، يعنى براى شان مهم است كه نذر به گونه ذبح حيوانى باشد، نذورات ديگر غير از ذبح حيوان ولو از نگاه ارزش پولى زياد باشد، ولى به اندازه ذبح حيوان ارزش تلقى نمى گردد. در مالستان قبل از ذبح «نذر امام» سنّت به نام «نذر دست كشيدن» دارند تمام اعضاى خانواده و همسايه ها اين پديده را انجام مى دهند. ّ
در روز سیزدهم محرم مردم مالستان برای شادی روح شهدای کربلا نیز مراسم ویژه ای را ترتیب میدهند که معمولا، مراسم سخنرانی و سینه زنی میباشد. روز سیزدهم مردم با پختن فتیر ها به تکیه خانه می آیند و علم را باز می نمایند و تکه هایی را که درین ایام به آن بسته شده است، باز می کنند. و کسانی که حاجت داشته باشند، مریض، معلول، و يا معیوب باشد با چادری که از علم باز می کنند، کمر او را بسته کرده و دعا می کنند که خداوند به حق این ایام حوایج اش را برآورده و شفاعت اهل بیت پیامبر را نصیبت اش نماید و صحتمند گردد. با حساب و محاسبۀ نذورات جمع شده مقداری پول را به خطیب و ذاکری که درین ایام سخنرانی کرده و ذکر مصائب اهل بیت را نموده اند بخشش می دهند.
سخنرانی های ایام محرم و روز عاشورا را علاوه بر ذکر مصائب اهل بیت رسول خدا مسائل دینی، واجبات دینی مثل ذکات، خمس و مسائل اسلامی، رسالت انسان مسلمان در برابر دین و جامعه، مسائل اجتماعی و سیاسی از نظر اسلام و برتری افراد مسلمان تقوا و پرهیزگاری را در بر می گیرد. که در جهت تعالی و انکشاف فکری و اجتماعی مرد و زن مسلمان ارزنده است. بدین ترتیب از روز سیزدهم محرم نیز در مالستان تجلیل و بزرگداشت به عمل می آید.
3- اربعین حسینی
روز چهلم محرم یا اربعین حسینی میباشد. این روز مصادف است، با برگشت و رها شدن اسیران کربلا از چنگ یزیدیان، و رجعت آنان به مدینه و سخنرانی هایی را که زینب کبرا برای مردم مدینه می کند. و حکایت فداکاری های امام حسین و خانوادۀ رسول خدا را برای مردم می گوید. از این روز نیز در مالستان مانند سایر نقاط تجلیل به عمل می آید. بر یزید و یزیدیان لعنت فرستاده می شود. بر صبر و استقامت زینب کبرا در برابر آ نهمه ظلم، آفرین میگويند.بدین ترتیب با پایان یافتن روز اربعین تجلیل سالروز قیام کربلا به پایان میرسد. در این روز مردم مالستان در تکیه خانه گردهم می آیند و ملاها به سخنرانی میپردازند و در ختم مجلس نذر شانرا صرف میکنند. نذر در این روز نظر به توانایی مردم بر میگردد. در بعضی نقاط مالستان با آوردن تیکی اکتفا میکنند ولی در بعضی قریه ها در این روز آب گوشت تهیه میکنند و همراه با اهالی قریه صرف مینمایند.
یکی از مراسم اسلامی و دینی که در بین امت اسلامی و مسلمانان جهان عمومیت دارد، ختم قرآن کریم میباشد. در مالستان نیز این مراسم با عظمت بسیار آن برگزار می گردد، و ختم و خیرات میکنند. هرکسی که توانایی بسیار داشته باشد، ختم قرآن کریم را در منزلش بسیار با شکوه برگذار میکند، ملای مسجد را با جمعی از قرآن خوانان و حافظان به خانه اش دعوت كرده، با ختم قرآن کریم خواهان رضای خداوند و قبول طاعات، عبادات و خیرات خود میشود.
کسیکه آماده گی ختم قرآن را گرفته باشد نزد ملای مکتب میرود و ملای مکتب به تما قریه ها دعوت نامه روان میکند و آنها در اول صبح فرا میخوانند البته این رسم در قرا و قصبات مالستان متفاوت میباشد. بعضا قرآن خوانان را فقط در اول صبح دعوت میکنند و در بعض قریه ها قرآن خوانان میتوانند نزدیکی های ظهر نیز تشریف بیاورند و پاره از قرآن را که به ترتیب خوانده میشود از نزد ملای مکتب میگیرد و در سر فرصت در خانه خود ختم میکند. در اکثر قریه رسم بر این است که دو جزء قرآن را عهده دار میگردد یا در خانه شخص ختم گیرنده و یا در خانه خود ختم میکنند.
وقتی قرآن خوانان به خانه صاحب ختم آمدند قرآن شان را شروع به خواندن میکنند و در وسط ختم برای رفع خستگی قاریان کیک و گلچه و یا بوسراغ ترتیب میدهند و در نزدیکی های ظهر آب گوشت را به قاریان میدهند و بعلاوه آن زن و مرد قریه نیز از آن مستفید میگردند. کسانی که توانایی بیشتر اقتصادی ندارند، ختم قرآن شریف به صورت مختصر می گیرد و قرآن خوانان را با غذای اندکی پذیرایی میکنند، کسانی که اصلاً توانایی آن را هم ندارند بدون هیچ نوع آمادگی ختم قرآن میکنند و با دادن شیر چای مردم را پذیرایی میکنند، تا باشد موجب رضای خداوند واقع شود و بدین وسیله موجب آمرزش اموات وگذشتگانش نیز گردد. به هر حال مردم مالستان به صورت انفرادی و یا جمعی در منازل خویش ختم قرآن شریف را جهت رضای خداوند، سلامتی خانواده و جامعۀ شان و برای شادی اموات خود برگذار میکنند.
روضه خوانی نیز یکی از مراسم مذهبی و عقیدتی مردم مالستان است ، که با برپا داشتن مراسم روضه خوانی یادی از شهدای کربلا، مصائب و فداکاری های آنها را کرده و به آن ارج میگذارند. یاد و خاطرۀ قیام کربلا را ماندگار و جاوید میسازد. و کسانیکه نذری دارند و حاجتدار هستند ،جهت برآورده شدن آرزو های شان دست توسل به دامن خانوادۀ پیامبر میزنند. بدین ترتیب جهت شادی روح اموات و گذشتگانش و جهت شادی ارواح شهدای کربلا و برآوردن حوایج خود و کسب رضای خداوند شهدای کربلا وسیله قرار میدهند و به آبروی آنها از خداوند طلب مغفرت میکنند.
و این مراسم مذهبی یکی از مراسم مذهبی در مالستان است که با برگذار کردن بانی مجلس طلب دعا از حاضرین میکنند و جهت پذیرایی آنها طعامی را آماده میسازند.
ماه مبارک رمضان که یکی از پربرکت ترین ماه های سال به نزد مسلمانان است و به آن ماه طاعت و عبادت و قبول آن و توسل به درگاه رب العزت گفته میشود.
یکی از ارزشمندترین ایام زندگی فردی مسلمان است. از جانب دیگر ماه نزول قرآن کریم مهمترین هادی بشریت نیز میباشد. ماه رمضان ماه سعادت و خوشبختی، نعمت و خوشحالی و ماه توبه است زیرا در آن پربرکت ترین شب های چون قدر وجود دارد.
شب قدر در میان مسلمانان اهمیت زیاد دارد، هرچند اختلاف در بین مسلمانان روی برگذاری آن در کدام شب رمضان وجود دارد، اما شیعیان شب های نوزده، بیست و یک، بیست و سه را شب های قدر میدانند. و به آن احترام زیاد دارند، زیرا بر این عقیده اند که در شب قدر علاوه برآنكه قرآن مجید به عنوان کلام آسمانی و راهنمای بشر نازل شده است، اشرف ترین انسان و با تقوا ترین مسلمان چون «علی» جانشین پیامبر اکرم نیز به شهادت میرسد، لذا بدین دو مناسبت شیعیان از شب های قدر استفادۀ اعظمی میکنند، و آنرا همراه با عزاداری گرامی میدارند.
مردم به مساجد رفته تا آذان صبح دعا میكنند، نماز میخوانند و قرآن تلاوت میکنند. علاوه بر آن در رابطه به عظمت شب های قدر و مسایل دینی و امور اسلامی و مذهبی سخنرانی صورت میگیرد.
در شب های قدر مراسم قرآن به سرگرفتن، دعای شب قدر، و نماز قدر از اولویت های مراسم شب قدر است، که در مالستان و همه جاها توسط مسلمانان انجام میشود.
عید غدیر به باور مسلمانان شیعه مذهب روزی است که پیامبر بعد از برگشت از آخرین سفر حج اش در حجت الوداع جانشین بعد از خودش را تعیین میکند، و شیعیان بدین باور اند که پیامبر آنروز علی را به عنوان جانشین خود به مردم معرفی نمود، از اینرو آن روز را تجلیل میکنند. و مردم مالستان نیز ازین قاعده مستثنا نیست. ازین رو در هر گوشۀ مالستان در منابر طی مراسم ویژۀ سخنرانی و سرود از این روز تجلیل به عمل می آید.
نآن آنآاتا
ایام خجستۀ عید در میان مردم مالستان مانند سایر مناطق کشور با همان بزرگی و شور و هلهله اش برگذار و تجلیل میگردد. وقتی که سی روز از ماه مبارک رمضان سپری شد در هنگام غروب آفتان جوانان و پیران برای دیدن ماه نو به بلندترین نقاط میروند تا ماه نو را ببینند. وقتی ماه نو را دیدن شب بعد از صرف غذای شب حنا را که قبل آماده کرده اند با طرحهای مختلف به دستان شان نقش میبندند. فردای آن شب که عید میباشد مردم بعد از نماز عید و عید مبارکی با اعضای فامیل به عید مبارکی کسانی که مصیبت زده هستند و عضو خانوادۀ شان را از دست داده اند میروند. در بعضی قریه ها خانواده میت آماده گی غذا را میگیرند و کسانیکه حضور در خانه شان یافته اند از آن مستفید میگردد. بعداً خانواده مصیبت دیده را همراه خود به مسجد میبرند.
9- عید سعید اضحی
مراسم عید سعید اضحی همانند عید سعید فطر انجام میشود و کدام تفاوت در میان شان وجود ندارد.
10- پای مزری ( پای مزار)
وقتی که نماز عید تمام شد و اعضای خانواده مصیبت دیده را به مسجد آوردند همه خانه های قریه نظر به توان خود مقدار غذای را که بیشتر ملیده، برنج، نان بوته و غیره میباشد در مسجد می آورند، تا این لحظه از عید کدام خبری نیست. بعداً محاسن سفیدان در کنار مسجد می نشینند و جوانان تمام غذاهای که آورده اند میان همه تقسیم میکنند. در این روز دختران خورد نیست شامل اند. وقتی خوردن پای مزری تمام شد دعا میخوانند و بزرگان ایستاده میشوند و جوانان از یکطرف به عید مبارکی در پیش آنها میروند از همین لحظه است که عید با چهره خندان اش ظاهر میگردد و پیک میمنت را به همه میرساند. در روز های عید اغلباً مردم قریه در بین شان نفر بخشی برای نان چاشت دارند. و اشخاص و افراد قریه را جمع میکنند و به تعداد خانه یی که در قریه موجود است آنها را تقسیم نموده و نان چاشت را در آن خانه ها صرف مینمایند. مردم مالستان درین ایام مانند سایر مناطق از اقارب همۀ دوستان خویش بازدید به عمل میآورند، به زیارت اهل قبور میروند. و دسترخوان های شان را با شیرینی آراسته میسازند.
پانزدهم شعبان که روز تولد حضرت مهدی امام دوازدهم شیعیان است در مناطق شیعه نشین از این روز تجلیل باشکوهی میگردد. مردم همه شادی میکنند، نذر و خیرات مینمایند و منتظر ظهور مولای شان هستند.
و جالب اینکه درین روز روزه میگیرند و تولد مهدی را گرامی میدارند. و عقیده دارند که روزه درین روز ثواب دارد، و تا نیمۀ چاشت اکثر مردم روزه دار هستند. و بعد از آن هرکسی کوشش میکند تا روزۀ مردم را افطار نماید و افطاری را تهیه میکند. و میگویند که ثواب این افطاری بیشتر میباشد.
جشن نوروز که یکی از جشن های تاریخی در کشور باستانی ما میباشد. تا هنوز با شور و هلهلۀ گذشته اش در سراسر کشور ما برگذار میشود. در مالستان نیز از این روز تجلیل به عمل می آید، مردم در منابر رفته و با هم سال نو را مبارک میگویند، بعد از آن سخنرانی های ویژه یی در مورد جشن نوروز، اتحاد و برادری، مسایل دینی، سال نو را سال پربرکت و آرامی از بارگاه خداوند متعال آروز میکنند. بعد از ختم مراسم مردم از هم جدا شده و هرکس به دیدار اقارب و دوستان خویش برای گفتن سال نو مبارکی میرود. در بعضی مناطق مالستان در روز نوروز غذای محلی دلده را می پزند و تمام اهالی قریه در مسجد جمع شده و خصوصا عروس که قبلا از خانه بیرون نشده بود در این روز آنها را به مسجد آورده و بعد از آن می توانند به خانه های دیگر قریه نیز بروند. بعد از صرف دلده و تبریک گفتن روز عید، خانم های قریه همراه با نو عروسان به خانه های شان می روند. در این روز به گرفتن مسجدی، ملای مکتب، چوپان و سرمیر نیز می پردازند.
13- جمعه خوانی
نماز عبادی سیاسی جمعه در دین مقدس اسلام از جایگاه ولای بر خوردار میباشد، از همین رو مردم مالستان در فصل های خزان و زمستان پر رنگ تر از دیگر فصل ها در به پا داشتن آن اهتمام بخرچ میدهند، در روز جمعه مردم مالستان اعم از زن و مرد در مساجد و تکایا گردهم می آیند. ملا ها بالای منبر به سخنرانی می پردازند ودر بعد های مختلف اجتماعی سخنرانی میکنند و واجبات دینی را برایشان باز گو میکنند. جمعه خوانی از این جهت با ارزش است که بر علاوه مسایل اجتماعی مردم را از مسایل دینی شان با خبر میکنند. در اخیر سخنرانی ها زکر مصیبت خانواده پیامبر اکرم ص ( شهدای کربلا) میکنند و در اخیر با زکر دعا به پایان می رسانند. در اکثر مناطق مالستان در این روز نان تیکی را می آورند و در اخیر برناه آنرا قسمت میکنند به همه تقسیم میکنند.
ج:- مراسم مرگ و مصیبت:
وقتی شخصی بداند که دیگر زندگی برایش تنگ شده و زنده ماندن اش بعید بنظر میرسد ویا اینکه به سن پیری رسید، اگر با سواد بود خودش وصیت نامه اش را مینویسد و اگر بیسواد بود در حضور یک شخص خیرخواه و ملای مکتب وصیت نامه اش را مینویسد و بعد از فوت اش خانواده او طبق وصیت نامه اش عمل میکنند. تطبیق وصیت نامه بیشتر به پسر کلان خانواده و دختر کلان خانواده تعلق میگیرد.
2- مراسم تشییع و تدفین
بعد از آنکه شخصی دنیا را وداع میکند. اهالی قریه، دوستان و اقارب او جمع شده، و برای تدفین آمادگی میگیرند. تعدادی از جوانان به خاطر کندن قبر روانۀ قبرستان میشوند و قبر را بدو قس عدۀ دیگری به خاطر غسل و کفن میت دست بکار میشوند. بعد از آنکه میت غسل داده شد و کفن پوشانیده گرديد. کسانی که از دور و نزدیک جمع شده اند، طبق رواج بالای میت پول، لنگی، کمپل و یا شال می اندازند که این مسایل گاهی بخاطر مصارف فاتحۀ مذکور به کار میرود، واغلباً به مساجد تعلق میگیرد.
زمانیکه میت را میخواهند به قبرستان انتقال دهند در قدم اول از چهار گوشۀ تخت او چهار نفر از اقارب میت، برادر، کاکا، برادرزده، ماما، پدر و در غیر آنکه این افراد موجود نباشد خواهر، عروس، دخترش میتوانند، او را تا چهار قدم برداشته و پیش برند و بعد از آن سایرین آنرا برداشته روانۀ قبرستان میشوند. بعد از ادای نماز جنازه، میت را داخل قبر با پهلوی راست و رو به قبله میگذارد. البته قبر را بدو قسمت حفر میکنند که قسمت اول آن بلندی قبر (نیمه اول) و بدنه قبر (نیمه دوم) میباشد. و ملای بداخل قبر پایین میشود شهادتین را به میت می آموزد. بعداً همه افراد بالنوبه با بیل بالای قبر خاک میریزانند و بالای آن اگر مرد بود دوسنگ بالای قبرش میگذارند و اگر میت زن بود سه سنگ را میگذارند. وقتی میت به خاک سپرده و متعاقباً ملای مسجد سخنانی پیرامون مرگ و زندگی و تسلی خاطر بازماندگان ایراد میکند. تمام افراد که برای دفن خاک وی آمده اند دست خود را بالای قبر آن میگذارد و ملا شهادتین را میخوانند و بعد در یک محل جمع میشوند و ملای مکتب از همه درخواست بخشش میکنند و بعد از همه میپرسند که میت چگونه انسان بود؟ بعداً همه شهادت میدهند که انسان مومن و خداشناس بود. مردم بدین باور اند اگر چهل نفر شهادت بدهد که انسان خوب بود، خداوند از سر تقصیرات اش میگذرد. بعداً یکی از وابستگان میت مقدار پول را به تمام افراد که حضور یافته اند بعنوان نذر میدهند. اغلباً روز فاتحه گیری هایی را که از طرف وابستگان گرفته میشود در همین جا اعلان میگردد.
تشییع کنندگان صاحبان مصیبت را به خانۀ مذکور می آورند و اهالی قریه چای را ترتیب میدهند، برای تشییع کنندگان میبرند. آنها بعد از دعای خیر بر حق میت، چای را صرف کرده و پراگنده میشوند.
اغلبا در مالستان سعی میکنند که میت را قبل از غروب آفتاب دفن خاک کنند تا ستاره ها بر آن نتابد که شگون بد دارد. اگر شخص ناوقت روز فوت نمود ویا یکی از وابستگانش درخواست نگهداری او را داشت، درخواست میکنند تا شب را در خانه که معمولا در مسجد میباشد نگهداری نماید بعداً تمام دوستان و اهالی قریه را باخبر می نماید و افراد که قرآن خوانده میتوانند و کسانی که مو سفید هستند برای شب زنده داری میت تشریف می آورند و بدین باور اند که اگر در پهلوی میت کسی نباشد بلاهای آسمانی بالای آن وارد میشود. بدین صورت شب تا به صبح نزد میت قرآن ختم میکنند.
4- سنگ انداختن از پشت میت
وقتی میت را مردم به سمت قبرستان انتقال میدهند در هر ده قدم راه رفتن صلوات میفرستند، کوشش میکنند که اطفال را از دیدن آن دور نگهدارند و بدین باور اند که افتادن سایه آن، اطفال نیز فوت میکنند. وقتی که میت را انتقال میدهند، زنان مقدار گلوخ ویا سنگ های خورد را از پشت سر تابوت می اندازند و بدین باور اند که زنان ویا اطفال که چله شده اند چله شان برطرف میشود.
5- جمع کردن لباس میت (رد مظالم)
خانواده میت بعد دفن خاک میت تمام لباسهای او را و لحاف که در آخرین لحظه دم مرگ بالای آن نشسته است جمع میکنند و آنرا به فقرا میدهند که به آن رد مظالم میگویند. با این حال تصور دارند که همه بلا ها همراه با آن از خانه دور میگردد و از خداوند برای شادی روح مرحوم طلب آمرزش میکنند.
6- نان آغیلی
در شب اول، دوم و سومی که میت درگذشته است، اهالی قریه به صورت دسته جمعی آمادگی نان شب را میگیرند و زن و مرد در خانۀ صاحب مصیبت جمع شده، آنرا صرف مینمایند.
و این کار در سه صبح اول که میت مرده است نیز صورت میگیرد و بیشتر به خاطر تسلی بازماندگان انجام میشود. البته مصارف این شب ها از طرف اهالی قریه پرداخت میگردد، و صاحب مصیبت در آن دخیل نیست.
از روزی که شخص میمیرد بازماندگان او همراه با دوستان و اهالی قریه تا سه روز بعد از مرگ او هر صبح وقت بعد از نماز به زیارت قبر وی میروند، و دعا میکنند. بالای قبر آن آتش در میدهند و بدین باور اند که میت آنها را می بیند.
8- فاتحه خوانی
پس از آنکه آماده گی لازم از سو ی صاحب مصیبت گرفته شد، اعلان فاتحه خوانی از طریق بلندگو های مساجد صورت میگیرد. اغلباً فاتحه خوانی که از جانب خانوادۀ میت گرفته میشود سه روز و حد اقل دو روز میباشد، کسان دیگری که از وابستگان میت اند مثلاً پدر میت در صورتیکه میت زن باشد و برادر میت، خواهر میت در صورتیکه میت زن باشد یک روز فاتحه خوانی گرفته میشود. اگر میت پسر، شوهر، برادر، کاکا داشته باشد دو روز فاتحه خوانی برایش گرفته میشود.
درین ایام یعنی روز های فاتحه خوانی رسمی خیرات از جانب صاحب مصیبت نیز برگذار میشود که مردم بعد از دعا به حق میت به صرف غذا دعوت میشوند، کسانیکه از اقارب نزدیک و دوستان خانوادگی میت هستند مقداری بوره، پول نقد، آرد، به عنوان «گز» یا کمک به صاحب خانه می آورند و زنان اقارب و دوستان نان و مقداری روغن به خانۀ صاحب مصیبت می آورند. البته قبل از صرف غذا در موقع دعا گفتن چای و کلچه به مهمانان داده میشود. بدین ترتیب با نذر و خیرات مراسم فاتحه خوانی پایان میابد. در مصارف این مراسم تمام اقارب مثل پدر، برادر، کاکا سهیم اند.
5- سه بیگنه
در آغاز ایام فاتحه خوانی تا سه شب صاحب مصیبت مردم را به صرف نان شب دعوت میکند، مردم می آیند و با خوردن غذا دعایی به حق درگذشته می نمایند، و برمیگردند. این شب ها را سه بیگنه یا خیرات سه شبی میگویند.
بعد از ختم مراسم فاتحه خوانی اقارب میت به خاطر آمرزش مردۀ شان و شادی روح او ختم قرآنی را ترتیب میدهند. با ختم کردن یک یا دو سي پاره به حق میت، برای او طلب آمرزش و جنت برین استدعا مینمایند.
ا ز زمانیکه فرد میمیرد تا یک سال بعد از درگذشت او هر شب جمعه خانوادۀ او شخصی را برای خواندن دعا به صرف غذا دعوت میکند، تا بدین ترتیب روح او را شاد گردانیده و از خداوند به روح او طالب مغفرت میشوند. زیرا عقیده دارند که در شب های جمعه مردگان انتظار دعا را دارند. معمولا افراد بی بضاعت را بشتر مد نظر دارند تا برای صرف غذا دعوت نمایند.
زمانیکه چهل روز از فوت شخص بگذرد ختم قرآنی را جهت شادی روح او و مغفرت او ترتیب میدهند، دعای خیر مینمایند. تا بعد از آن اهالی قریه و همسایه ها بتوانند تا مراسم شادی شان را برگذار نمایند. در حالیکه اقارب نزدیک مرده تا یک سال به مراسم عروسی، شیرینی خوری، نامزادی شرکت نمیکنند و نه خود این مراسم را برگذار مینماید. اگر از دوستان شان بود باید اول از خانواده مصیبت دیده اجازه حاصل نمایند و بعدا بدون ساز و آواز مراسم شانرا بر گزار نمایند.
پس از درگذشت یک سال از وفات میت خانوادۀ مراسم ختم قرآن را بنام( سالگره) و یادبود از او برگذار میکنند، با ختم قرآن کریم از خداوند روح او را از ایشان شاد میخواهد و فردوس برین برایش تمنا مینمایند. بعد از گذشت همین یک سال صاحب مصیبت میتواند مراسم خوشی و عروسی را برگذار نماید هم در آن شرکت کرده میتواند، و عید را بدون مصیبت گرفتن تجلیل مینمایند.
انسانهای امروز همانند انسانهای دیروز تمام عمر خود را در یک قریه یا یک ده سپری نمیکنند و یا به قول دیگر دنیای امروز دنیای ماشینی میباشد و طبعا انسانها را نیز ماشینی می سازد. شاید آن مهر ومحبت که در قدیم میان مردم وجود داشت امروزه آن صمیمت در کار نباشد، ولی این را هم نمی توان بصورت کل در میان تمام مردم تطبیق کرد. ولی یک چیز را نادیده نباید گرفت که زادگاه انسانها و خاطرات که با آن گره خورده است و پیوندهای که با رسم ورسوم آنجا دارد هیچگاهی فراموش نمی شود از اینرو " قریه مزار مکلی" یکی از چهار قول میرآدینه برایم خاطره انگیزترین جای است. ولو که در هر جای این کره خاکی زندگی ام سپری نمایم هیچگاهی آن خاطرات بازی های سنگرک، توب دنده، کشت ماکان و... از یاد نخواهم برد. از سوی هم ارتباط نوعی از مجازی آن از راه دور، بهترین گزینه را در انترنت یافتم. از اینرو بنده لازم دانستم در دنیای مجازی ارتباط از این طریق برای بازگوی اندیشه هایم با دیگران نیز ارتباط داشته باشم. بلی حدود بیست و چند بهاری از عمرم را با هیاهوی روزگار سپری کرده ام. از تاریخ تولد ام دقیقا نمیدانم همانند سایر دوستان در درج آن بی توجهی شده است. بهر صورت خدا بیامرز بابه مادری ام که یک شخص مذهبی و در امورات مسایل دینی اش سخت پابند بود نام ام را حیات الله گذاشت و بعد از آنکه تخلص یا به گفته ملاها نام فامیلی رواج یافت به این دغدغه بودم که کدام یک را انتخاب نمایم؟ در حالیکه بابه کلان ام غلام حسن نام داشت که در اینصورت باید حسنی نام میگذاشتم. از سوی هم پسر کلان کاکایم و برادران بزرگم را "محمدی" میگفتند. از اینکه میان این دو کدام برتری کسی احساس نکند نظر به انتخاب همصنفانم که دقیقا در صنف نهم بودم "مهریار" بهترین گزینه ای را برایم برشمردند. من هم بدون آنکه به حرف آنها انتقاد نمایم پذیرفتم. از آن به بعد هر آن مطلب که داشتم با زکر " حیات الله مهریار" می نویشتم و حالا هم جمع کثیری از دوستان با همان مهریار می شناسند. برای معلومات بیشتر به پروفایلم مراجعه نمایید.