دو نکته کوتاه به آمرین مکاتب

حیات الله "مهریار
اولین بار که ذهنم با نوشتن مقاله کلنجار رفت صنف دهم مکتب بودم. محیط بسته منطقه و عبور از یک بحران و جنگ های خانمانسوز باعث شده بود که کسی کمتر کمر همت ببندند و به نوشتن و چاپ کردن آن بپردازند. صنف نهم را بعد از فاصله دوساله با چشم انداز فردای روشن مثل سایر شاگردان مکتب با شوق تمام آغاز کردیم. اولین باری که قرار شد مقاله بنویسم و در صنف بخوانیم، رابطه به مادر بود. ذهنم آرامش نداشت و شب نیز کتابچه و قلم را در کنارم گذاشتم و با خیالات شبانه آنچه در ذهنم می آمد در دل تاریکی شب نقش کتابچه میکردم. فردایش وقتی مقاله مادر را بخوانش گرفتم، تحت تأثیر رفتم. اما؛ استاد جوهرشاه اخلاقی و هم صنفانم تشویق ام کردند. جا دارد در اینجا بعد از سالهای چندی از استادی که برای اولین بار ذهنیت نوشتن و خواندن را در دل ما حک کرد تقدیر و تشکر نمایم. در واقع افراد و جامعه وقتی میتوانند رشد نمایند و به بالنده گی فرهنگی و اجتماعی برسند که در آن ذهن های خلاق به کار بی افتد و زمینه رشد آنان نیز مساعد گردد. من باورمندم استادانی هستند که ذهن خلاق شان را به کار نیانداخته اند. در این میان استاد جوهرشاه اخلاقی کسی است که فرهنگ نوین را در لیسه عالی میرآدینه بوجود آورد و برای اولین بار از روز معلم با برنامه های متنوعی چون تیاتر، مقاله و اجرای سرود پذیرای ده ها نفر بودند. بناءً مجال و فرصت دادن برای کسانی که ذهن خلاق دارند در هر برهه ای از زمان میتواند برای تمام بخش های جامعه مثمر واقع گردد. هدفم از این نوشتار در واقع سپاس از کسانی است که مسئولیت ایمانی و وجدانی خویش به نحو احسن آن ادا نمودند. آنانیکه بدون معاش مصمم شدند تا مکتب را بر روی اطفال و نو جوانان منطقه باز نمایند. چوب های تر و سنگین وزن را از قریه های دور و نزدیک با شانه های پرتوان شان گرد آوردند و سایبانی برای شاگردان ساختند. میدانم آن زحمات را که استادان متقبل شدند نمیتوانم جبران کنم. اما؛ یکبار دور زدن به خاطرات و مرور آن، وجدان آدم را راحت می سازد. یادم نمی رود وقتی معلم صادق درسهای تاریخ و جغرافیه را چنان با شوق و علاقه برای ما تشریح میداد که اوج لذت آموزش در دل ما زنده میشد. او شب ها سوال طرح میکرد و فردایش با سبک نوین تر که برای شاگردان مثمر واقع گردد وارد صنف میشد و جوانان تشنه ای تحصیل را آموزش میداد. میدانید! برای اولین بار که با افعال تو-بی (زبان انگلیسی) آشنا شدم زمانی بود که استاد هاشم خان به روی تخته سیاه حک کرد. صنف ما دکان های کهنه در بازار قدیم بود و زمزمه های افعال تو-بی در میان شاگردان طنین انداز بود. مدام با خود کلنجار رفتم که چی رابطه‌ی میان تو-بی ( زبان انگلیسی) که استاد هاشم خان نوشت و این توبی (کفش تیوبی محلی) که به پا میکنند چیست؟ یادم نمیرود از چوب های که بدستان شاگردان آب میشد و هر یک آن درس های بود از زندگی، زندگی که دنیای کودکانه را با خود داشت و ترس و وهم وجود مانرا به لرزه می آورد. دست های نازک که آماده سختی های روزگاری میشد که سرنوشت آن از آن دوران مشخص میگردید. آموزه های قدیم و فرهنگ برخورد استادان با شاگردان در وقت و زمانش هم جالب بود و هم پند آموز. فکر نمیکنم آنانیکه از لیسه عالی میرآدینه فارغ شده باشند سیاست استاد قیوم خان را از یاد ببرند. سیاست که در فضای آن وقت و حتا امروز برای نظم و انظباط مکتب حیاتی و قابل پسند است. زیرا در محیط که نظام اجتماعی دچار بحران گردد، بدون شک به نفع هیچ‌یک نمیتواند باشد. نظم و انظباط لیسه عالی میرآدینه مدیون تلاشهای همه استادان و بخصوص استاد قیوم خان میباشد. باری در صحبت های داوود سرخوش شنیدم که میگفت: داوود سرخوش دوران مقاومت را نظر به همان دوران اش دوست دارم. اما؛ داوود سرخوش امروز متفاوت از گذشته است. با توجه به این جمله میخواهم بگویم که، استادان و چگونگی رفتار و عملکرد شانرا وابسته به همان دوران شان دوست دارم، ولی امروز تغییر و تحولی در جامعه پدیدار گشته است. این تحول را کسی نمیتواند مانع شود. خواستها و توقعات به همان پیمانه‌ای که دگرگونی اجتماعی پدیدار میگردد، نیز بیشتر میگردد. از اینرو آن شاگردانیکه پانزده سال قبل درس میخواندند و امروز که با دنیای تکنالوژی سروکار دارند و دگرگونی های اجتماعی که پدید آمده، باید مطابق به جوی حاکم برای شان طرح و دیدگاه داشته باشند. از اینرو لازم است تا استادانیکه جدیداً بحیث استاد مقرر میگردند با طرح ها و برنامه های متنوع و مطابق به‌روز را پیشکش نمایند. دو نکته کوتاه به کسانی دارم که امروز زمام امور مالستان بخصوص معارف را به عهده دارند و یا به قولی برای مردم خدمت میکنند. بدون شک اگر یک بخش مسئله که از عدم توجه دولت ناشی میگردد و بخش عمده دیگر آن افراد و اشخاصی اند که امروز زمام امور ولسوالی، مکاتب، صحت و... را در مالستان به پیش می برند. زیرا بررسی مشکلات، پیشنهادات و پیگیری آن مسئولیت شان است. اگر کوچکترین طرح و ایده‌ای از شما صورت نگیرد یقیناً به یاد داشته باشید که دیگران برای شما کاری نمیکنند. نخست؛ مسئولیت استادان خصوصاً آمر معارف مالستان و آمرین مکاتب تنها به ترتیب جدول حاضری و ایستاد شدن در جلوی تخته خلاصه نمیشود بلکه طرح ریزی و سازماندهی برنامه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و تربیتی را نیز شامل میشود. خلاقیت و طرح برنامه ها در بخش های فرهنگی، اجتماعی و ادبی یکی از نیازهای اساسی شاگردان است تا با دنیای که در آینده، چرخش آن به دستان آنان صورت میگیرد آشنایی یابند. با این وصف کوتاه، اگر نکات زیر را در مکاتب تان عملی میکنید، بحق ادای مسئولیت کرده اید: 1- فرهنگی، آیا برنامه های فرهنگی از جمله تجلیل از روزهای مهم دینی، ملی، ترویج فرهنگ مطالعه، اجرای تیاتر، نمایشنامه، برگزاری نمایشگاه ها و... در مکاتب تان اجرا میگردد؟ 2- اجتماعی، آیا برنامه های اجتماعی از جمله تدویر سیمنار های صنفی و میان صنفی جهت بحث و تبادل نظر و راه حل مشکلات اجتماعی را برگزار میکنید؟ 3- تربیتی، آیا مکتب شما کتابخانه دارد؟ برنامه های که چگونگی رفتار و عملکرد شاگردان را بعنوان یک روشنفکر اجتماعی و صاحب ایده و تفکر ببار آورد اجرا میگردد؟ 4- ادبی، آیا مسابقات مقاله نویسی، داستان و شعر، برنامه تشویق استاد و شاگرد برتر و... را اجرا میکنید؟ 5- ورزشی، آیا برنامه های ورزشی سالانه در مکاتب تان برگزار میکنید؟ بدون شک نکات فوق چند نمونه ای بود که یاد آوری کردم. شاید مکاتب را داشته باشیم که بیشتر از این فعال اند و ما چشم انتظار انتشار فعالیت های شما هستیم. دو- رفع مشکلات از نداشتن تعمیر برای مکاتب، کتاب و البسه، نیازمندیهای دارالمعلمین الحاقیه وابسته به حرکت آمرین مکاتب و مسئولین رده اول ولسوالی میباشد. تصور ما این است که کم علاقه‌گی و بی‌میلی و بعضی تفاهم های سلیقه‌ای میان آمر معارف مالستان و آمرین لیسه ها وجود دارد که نیازمندیها و مشکلات شانرا بیرون نمیدهند و تعقیب نمیکنند. الحمدالله امروز ده ها نفر از همان شاگردان مکاتب مالستان در بخش های مختلف دارای تخصص و ایده اند، من مطمئنم که آماده رهنمایی و همکاری با شما نیز هستند. بناءً اقدام از شما، تعقیب از آمر معارف ولسوالی و همکاری از وکیلان در شورای ملی و شورای ولایتی و رهنمایی از نخبه های مالستان که هر یک آن با دنیای تجارب در ادارات دولتی فعالیت میکنند. امید که بعد از این بتوانیم در کنار هم به مشکلات و نیازمندی های مردم در ولسوالی مالستان رسیده‌گی به موقع نماییم. توقع می رود که هر یک ما نظر به مسئولیت خویش دَین ایمانی و وجدانی خویش را خالصانه و متعهدانه ادا نماییم. من باورمندم که چگونگی تغییر جامعه و سمت و سوی آن به آینده درخشان بدستان پر مهر معلمان رقم میخورد. پس نباید از کنار این مسئولیت خطیر ساده گذشت.

 

منبع: مجمع استادان و ...