همه چشم انتظار بهار

تغییر

امید

دگرگونی

و نو آوری بودند

اما دیدی

چی ساده گذشت؟

آب از آب تکان نخورد

حتا

دستان گرمت

یک لحظه مهمان خانه ای من نشد

چشمانت یک ثانیه به چشمانم ندوخت

لبانت کومه هایم را سرخ نکرد

دستانم باسن های نرمت را لمس نکرد

دیدی که چقدر ساده گذشت؟

قدر لحظه ها را بدان

از فرصت ها استفاده کن

تا معنی بهار

در وجودت بطور واقعی لبریز گردد